iranian Association of Public Relations Specialists

انجمن متخصصان روابط عمومی

انجمن متخصصان

روابط عمومی

IAPRS

آنچه خانواده ها از سواد رسانه ای باید بدانند

گفتگو با حسین امامی، استاد علوم ارتباطات درباره «آنچه خانواده ها از سواد رسانه ای باید بدانند»؛
مهارش کُن

فاطمه تیلونتن- راهکار کم‌کردن ضریب این سلطه، داشتن دانشی به نام «سواد رسانه‌ای» است که فراگیری آن به انسان کمک می‌کند تا در دنیای رسانه‌ها با رعایت یک رژیم مصرف صحیح نه تنها توانایی تجزیه و تحلیل محتوای رسانه را داشته باشد؛ بلکه با داشتن تفکر انتقادی، خود، تولید‌کننده پیام نیز باشد. در این باره، پرسش و پاسخی داشته‌ایم با دکتر «حسین امامی»، استاد ارتباطات و پژوهشگر رسانه‌های نوین و عضو هیئت مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی ایران که در ادامه می‌خوانید.

مبحث سواد رسانه‌ای چند سالی است که در جامعه ما بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همایش‌ها و دوره‌های آموزشی متعدد برگزار می‌شود و اساتید ارتباطات، مردم را به فراگرفتن این سطح از سواد تشویق می‌کنند. این دانش که بیش از نیم قرن است از طرف سازمان بین‌المللی یونسکو به طور فعال پشتیبانی می‌شود، به زبان ساده چه تعریفی دارد‌؟

سواد رسانه‌ای یعنی مخاطب در برابر رسانه منفعل نباشد، هوشمندانه و فعالانه در برابر محتوای رسانه عمل کند. بنابراین در سواد رسانه‌ای تاکید می‌شود پذیرش بدون اندیشه نداشته باشیم. یعنی قرار نیست هر چیزی را که هر رسانه می‌گوید، بپذیریم. به عنوان مثال یکی از مهارت‌های سواد رسانه‌ای این است که به صورت خودکار، نگرش انتقادی درباره خبرها یا تبلیغات رسانه‌ای داشته باشیم. این کار ساده‌ای نیست ولی لازمه‌اش این است به خبری که برایمان مهم است و احتمال می‌دهیم صحیح نباشد، به دیده تردید بنگریم و اطلاعاتمان را از منابع مختلف و البته موثق تکمیل کنیم.

آیا این آموزش، فقط برای سن خاصی ضرورت دارد؟
آموزش سواد رسانه‌ای برای همه سنین از کودک تا بزرگسال ضرورت دارد. به عنوان مثال یک فرد بزرگسال در برابر تبلیغات ماهواره‌ای یا آگهی‌های بازرگانی به راحتی فریب قرص‌های لاغری و‌… را می‌خورد یا ممکن است برخی برنامه‌ها و تبلیغات ماهواره‌ای محتوای مناسبی برای نوجوانان نداشته باشند و نوجوان با مسائلی که مطابق با سن او نیست، مواجه شود. این‌ها خطراتی است که موجب شده صاحب‌نظران ارتباطات، آموزش سواد رسانه‌ای را برای فعال‌سازی مخاطبان در برابر پیام‌های رسانه‌ای برای تمام سنین ضروری و لازم بدانند. اما قطعا روش‌های آموزش به هر رده سنی باید متفاوت و متنوع باشد.

می‌توان گفت ظهور رسانه‌های نوین، نحوه ارتباطات انسانی را تغییر داده ، این تغییرات چه شرایطی را به وجود آورده است که کارشناسان، نیاز به سواد رسانه‌ای را این‌قدر ضروری می‌دانند؟
با ظهور رسانه‌های نوین، یکی از دغدغه‌های اصلی کارشناسان ارتباطات، نحوه استفاده و حضور کودکان در فضای مجازی است. برای کودکان، اینترنت می‌تواند تهدیدات و خطراتی به دنبال داشته باشد که آگاه کردن و محافظت از آن‌ها از این خطرات و فراهم‌کردن ابزارهایی توسط والدین که محتوای نامناسب را فیلتر کنند، ضروری است تا با اطمینان و خیال راحت بتوانند اجازه گشت‌و‌گذار در اینترنت را به فرزندانشان بدهند، همه این‌ها می‌طلبد که آموزش سواد رسانه‌ای جزو الزامات زندگی هر فردی قرار بگیرد. یعنی اگرچه کودکان در اولویت آموزش هستند، والدین و مربیان آن‌ها نیز که می‌خواهند به کودک آموزش‌های مقابله با تهدیدات رسانه‌ای را بدهند، خود باید مجهز به آن دانش و مهارت باشند نه فقط به دلیل انتقال به کودکان؛ بلکه برای استفاده هدفمند و بهینه از رسانه‌ها.
از طرفی دیگر، رسانه‌ها برای ارائه پیام‌های خود، اهداف و انگیزه‌های متفاوتی دارند. اگر قرار باشد مخاطب در برابر هر پیام رسانه‌ای مانند خبر، تحلیل، تبلیغ بازرگانی منفعل باشد و خود را به راحتی در معرض شنیدن هر پیامی قرار دهد، مغلوب رسانه می‌شود و این رسانه است که به او فرمان می‌دهد چه چیزی مهم است. چگونه باید باشیم؟ حق با چه کسی است و چه کسی راست می‌گوید؟

این اصول که تا دیروز به آن‌ها نیازی نداشتیم و امروز به آن نیازمند شده‌ایم، چه حوزه‌هایی را در بر می‌گیرد و شامل چه مواردی می‌شود؟
«توانمندسازی و آموزش مداوم»، یک اصل در سواد رسانه‌ای است و این آموزش فقط به یک دوره و همایش و یک کتاب درسی کفایت نمی‌کند. از کودک تا بزرگسال باید به سواد رسانه‌ای مجهز شوند. بنابراین فرزندان ما در مورد ارزش‌هایی مانند انصاف، صداقت، مسئولیت‌پذیری، شرافت، مدیریت زمان و‌… در فضای مجازی باید آموزش ببینند.

این سطح از دانش چه تاثیری در دریافت مخاطب از محتوا و پیام رسانه دارد؟
در سواد رسانه‌ای صحبت از این است که مردم آن‌قدر مهارت پیدا کنند تا بین پیام و فرستندگان آن‌ها در رسانه که به عنوان یک اتاق فکر به جریان‌سازی خبر کمک می‌کنند، تفکیک قائل شوند.

با چه راهکاری می‌توان سواد رسانه‌ای را در جامعه آموزش داد و آیا برای این دانش می‌توان حد و مرزی تعیین کرد؟
سواد رسانه‌ای حد و مرزی ندارد. به عبارتی، داشتن اطلاعات و اخبار زیاد، نشان‌دهنده سواد رسانه‌ای بالا نیست؛ بلکه این اطلاعات به درک متکی بر مهارت ما کمک می‌کند. سواد رسانه‌ای، هم مهارت است هم دانش. برای اینکه مهارت و دانشمان افزایش یابد، باید مجموعه خوبی از دانش‌ها را گردآوری کنیم. بی‌شک تولید ادبیات و کتاب‌ها و مقالات و سایت‌های آموزشی در این زمینه خیلی کمک می‌کند، به ویژه آنکه مصداق‌ها را با بیان مثال‌های مستند ذکر کند و صرفا به بیان مسائل تئوریک پرداخته نشود. این‌ها همه به افزایش سطح سواد رسانه‌ای مردم کمک می‌کند ولی مهم‌تر از همه، این نکته است که کسب مهارت سواد رسانه‌ای فقط به کوشش خود شخص بستگی دارد و این خود فرد است که باید آن را پرورش دهد.
سواد رسانه‌ای باید پیوسته و مداوم تمرین شود و نقطه پایانی برای کسی ندارد. یعنی کسی نمی‌تواند ادعا کند که من در بالاترین سطح سواد رسانه‌ای قرار گرفته‌ام. بنابراین من معتقدم پرورش سواد رسانه‌ای، بالاتر و مهم‌تر از آموزش سواد رسانه‌ای است و این به همت خود شخص بستگی دارد.

در کشور ما و در برنامه‌های درسی رسمی آموزش‌و‌پرورش بالاخره سواد رسانه‌ای به طور رسمی وارد چرخه آموزش شد. به جز آموزش‌و‌پرورش که به تازگى سواد رسانه‌ای را به سرفصل‌های آموزشی خود اضافه کرده طرح این مبحث، در چه سازمان‌ها و مجموعه‌های دیگری ضرورت دارد؟
تمام نهادها و دستگاه‌هایی که ماهیت آموزشی فرهنگی دارند مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش‌و‌پرورش، صدا‌و‌سیما، شورای عالی فضای مجازی، وزارت ورزش و جوانان و سازمان فرهنگی هنری شهرداری و تمامی دانشگاه‌ها به عنوان متولیان اصلی سواد رسانه‌ای کشور می‌توانند نقش‌آفرینی کنند. اما سواد رسانه‌ای خاص یک قشر و گروه خاص نیست هرکس که از رسانه استفاده می‌کند، باید آموزش ببیند لذا سازمان‌ها، دستگاه‌ها و شرکت‌ها باید تسهیلات لازم برای آموزش سواد رسانه‌ای را در دستور کار خود قرار دهند و حتی باید یک دوره الزامی ضمن خدمت برای دستگاه‌های اجرایی دولتی مطابق قانون خدمات کشوری برای کارمندان دولت گذاشته شود. این نکته را هم اضافه کنم تعدادی از مدارس تهران از سال‌ها پیش، به آموزش والدین در مدارس در زمینه سواد رسانه‌ای اقدام کرده‌اند که بسیار موثر بوده و بسیار خوب است که این موضوع تعمیم پیدا کند.

مطالبه‌گری برای رواج این گفتمان را از چه مرجعی می‌توان پیگیری کرد؟

این متولیانی که در سوال قبل بیان کردم، طبق قانون تعیین نشده‌اند؛ بلکه نظر کارشناسی بنده بود. بنابراین پیگیری این موضوع نیز باید جنبه قانونی در کشور پیدا کند. در بسیاری از کشورها متولی اصلی این موضوع را وزارت آموزش‌و‌پرورش تعیین کرده‌اند.

مسئله فیلترینگ، همیشه در مورد برخی رسانه‌ها، سایت‌ها و شبکه‌های مجازی از گذشته تاکنون وجود داشته است. این مسئله را چگونه می توان با سواد رسانه‌ای حل‌ کرد؟
معتقدم فیلترینگ باید از نهاد خانواده باشد و نه از جانب حاکمیت. البته لازمه این کار نهادینه شدن اصول و مبانی سواد رسانه‌ای در خانه‌هاست و این باز نیاز به آموزش و توانمندسازی والدین و فرزندان دارد. در این رابطه یادآوری یک نکته دیگر هم ضرورت دارد؛ اینکه دسترسی به اینترنت، دسترسی به پهنای باند مطلوب، استفاده از شبکه‌های اجتماعی، این‌ها همگی از مصداق حقوق شهروندی و جزو حقوق بشر هستند. وظایف دولت‌ها، شرکت‌های خصوصی و مردم هم در این حق، توسط مراجع حقوقی بین‌المللی مشخص شده است. به عنوان مثال دولت وظیفه رعایت، حمایت، ارتقای حقوق کاربران همانند ایجاد زیرساخت‌ها، سیاست‌گذاری و چارچوب‌گذاری و همچنین مبارزه با جرائم را دارد. لذا در زمینه سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی این مسائل را مردم باید بدانند. 

منبع: روزنامه شهرآرا

برچسب ها
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *