1- درك نادرست دو طرف از يكديگر روابط عمومي رسانهها را دچار مشكل ساخته است؛ رسانهها روابط عمومي را تبليغاتي براي مخفي كردن نقاط ضعف سازمانها ميدانند.
2- توقعات نابجاي دو طرف از يكديگر؛ روابط عمومي مايل است و انتظار دارد كه رسانه همه ديدگاه ها، خبرها و مطالب روابط عمومي را بازتاب دهد و رسانه هم توقع دارد كه روابط عمومي بدون حد و مرز همه نيازهاي اطلاعاتي رسانه را برآورده سازد.
3- درك و برداشت نادرست دوطرف از خود؛ به نظر ميرسد رسانه فقط بايد دنبال نقاط ضعف سازمان و انتشار آن باشد و روابط عمومي بايد نقاط قوت را بزرگنمايي كند و نقاط ضعف را بپوشاند. چنين برداشتي از خود طبيعتاً چالشهاي دو طرف را نشان ميدهد.
چالشها قطعاً بر نحوه عملكرد سازمان روابطعموميها تاثيرگذار بوده است چرا؟
عملكرد هر نهادي مثلاً روابط عمومي ناشي از برداشتهايي است كه از خود و محيط اطراف دارد. بر پايه همين تلقيها و چالش ها، روابط عمومي عملكرد خود را تنظيم ميكند. در نتيجه تفاهم دوسويه كه انتظار ميرود بين رسانه و روابط عمومي شكل بگيرد شكل نميگيرد و تضادها عميقتر ميشود.
از سوي ديگر بايد به اين سوال پاسخ داده شود كه تكنولوژيهاي نوين ارتباطي به ويژه شبكههاي اجتماعي در نحوه تعامل و ارتباط با رسانهها اثرگذار بوده است؟ اين رويداد از اينكه سرعت و دامنه تبادل اطلاعات را به شكل غيرمنتظره بالا برده است. به طور طبيعي همه جريانات اجتماعي و فرهنگي و حتي اقتصادي را تحت تاثير قرار داده و خود نيز تاثير پذيرفته است. از يك سو روابط عمومي امكانات ارتباطي جديد و گستردهاي براي پيامرساني به مخاطبان خود پيدا كرده و از سوي ديگر مخاطبان و كاربران هم امكان اظهارنظر و نقد بيشتري درباره سازمان و روابط عمومي آن پيدا كرده است. بنابراين بايد سياستها و عملكردهايش را متناسب با اين فناوري جديد اصلاح و بهينهسازي كند.
تخصص وشايستگي حرفهاي در هر شغل يا مسئوليت؛ يكي از عوامل مهم تخصص و شايستگي حرفهاي است. در هر شغل يا مسئوليتي يكي از عوامل بهبود عملكرد توان حرفهاي است و اين براي رسانه اهميت
حياتي دارد.
بنابراين اگر نيروي انساني هر دو طرف شايستگي حرفهاي داشته باشند بسياري از چالشها ازبينميرود.
يكي از ديگر سوالات اين است كه آيا رويكردهاي سياسي و جناحي براي نحوه ارتباط و تعامل روابط عموميها و رسانهها تاثيرگذار بوده است؟
تاثيرات جناحي و سياسي بر عملكرد روابطعمومي انكارناپذير است. اگر انتصابات عمدتاً بر اساس گرايش سياسي و كمتر بر مبناي صلاحيت حرفهاي صورت گيرد طبعاً عملكردها هم از همين گرايش تاثير ميپذيرد. حقيقت ماجرا و حالت آرماني اين است كه اصول بنيادين نبايد تحت تاثير گرايشهاي سياسي و جناحي از مسير درست خارج شوند. مثل شفافيت صداقت اطلاعرساني به موقع بيان حقايق، توجه به نيازها و توقعات منطقي مخاطبان، ايجاد چهره تصوير و قوم شناسي براي سازمان، انجام وظيفه سازمان، آمادگي انجام وظايف در شرايط بحران و…
همچنين آيا ارتباط و تعامل در رسانهها يك رويكرد حرفهاي و تخصصي دارد؟ پاسخ اين سوال بيشتر منفي است علت اين است كه از يك سو روابط عموميها و ازسوي ديگر رسانهها از رسالت و ماموريت اصلي خود كه تعامل با يكديگر است فاصله گرفته اند.
آشنايي دو طرف با محدوديتها ظرفيتها و توانمنديهاي يكديگر يكي از ديگر مواردي است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد. دستيابي به اين آشنايي در واقع وظايف هر دو طرف محسوب ميشود و علاوه بر آن روابط عمومي بايد اطلاعات پايه در مورد محدوديت ها، ظرفيتها و توانمنديهاي خودش را به شكل متناسب به آگاهي اصحاب رسانه برساند. متقابلا رسانهها نيز بايد روابط عموميها را از ظرفيتها، موانع كار و توانمنديهاي خود آگاه سازند؛ اين شناخت دوسويه قطعاً تاثيرات مثبت بر تعاملات بين دو طرف خواهد داشت كه البته در حال حاضر اين آشنايي دوسويه در سطح مطلوب وجود ندارد. بديهي است كه اين دو نهاد به طور جدي و گستردهاي به خدمات و توانمنديهاي يكديگر نياز دارند؛ روابط عمومي بدون همكاري و مساعدت رسانهها نميتواند به افكار عمومي و گروههاي ذينفع بپردازد و سازمان رسانهها نيز اگر بيبهره از همراهي روابطعموميها باشند به سختي ميتوانند از رويدادها و روندهاي جاري در سازمانها آگاهي پيدا كنند و در مسير آگاهي بخشيدن به مخاطبان خود با مشكل روبهرو خواهند شد. بنابراين روابط عموميها و رسانهها الزاماً بايد همكاري و ارتباط و تعامل سنجيده با هم داشته باشند.همچنين بهتر است روابط عموميها و رسانهها در سايه شناخت خود و شناخت طرف مقابل انتظارات از يكديگر را به سمت معقول و منطقي هدايت كنند؛ در حال حاضر اين انتظارات در بسياري موارد غير معقول است.
چنانچه شناخت دقيق و همه جانبه در خصوص چالشها در روابط عمومي و تعاملات بين دو نهاد داشته باشيم، پيدا كردن راه حل و راهكارهاي تسهيلكننده تعاملات كار دشواري نخواهد بود. تلاش روابط عمومي و رسانهها براي رسيدن به درك درستي از وظايف و جايگاه خود در دنياي ارتباطات و مناسبات اجتماعي، برگزاري دورههاي آموزشي مناسب و مداوم براي اصحاب رسانه و تلاشگران حوزه روابط عمومي به منظور شناخت چالشها و يافتن راهحلهاي مناسب و توجه جدي به شايسته سالاري در زمان جذب نيروي انساني در روابط عموميها و رسانهها اولويت دارند.