iranian Association of Public Relations Specialists

انجمن متخصصان روابط عمومی

انجمن متخصصان

روابط عمومی

IAPRS

روابط عمومی ها باید فرهنگ پاسخگویی به مخاطبان را نهادینه کنند

11-=98867666

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) استاد کاظم متولي در سال 1317 در يزد و در يک خانواده متوسط شهري متولد شد. او پس از طي دوران کودکستان و دبستان در زادگاه خود، تحصيلات متوسطه را در رشته ادبي در تهران به پايان برد. بعد از سپري کردن خدمت سربازي در وزارت کشور استخدام شد، وي که از نوجواني به مطالعات اجتماعي و مطبوعات علاقه داشت به سال 1346 در اولين آزمون ورودي «موسسه عالي مطبوعات و روابط عمومي» که بعدا به «دانشکده علوم ارتباطات اجتماعي» تغيير نام يافت و اينک دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبايي خوانده مي شود در رشته روابط عمومي پذيرفته شد و اين رشته کارشناسي تازه تاسيس دانشگاهي را در سال 1350 در رديف اولين فارغ التحصيلان دانشکدهبه پايان برد.

تاسيس اين مرکز عالي نظري و علمي دانشگاهي نقطه عطفي در تاريخ آموزشي رشته هاي ارتباطي در کشور به شمار مي رود و اولين دوره آن نيز به برخورداري از تعاليم اساتيد نامور و برجسته آن زمان مشهور است.

کاظم متولي که بهره مند از تجربيات شغلي در امور اجتماعي و دفتر روابط عمومي وزارت کشور بود پس از فراغت از تحصيلات دانشگاهي چون هنوز شاخه هاي کارشناسي ارشد و دکترا به شيوه کنوني تاسيس نشده بود به مطالعات تکميلي و آزاد از منابع خارجي و داخلي مباحث ارتباطي به ويژه دانش و هنر روابط عمومي در جهان و ايران پرداخت. او در دهه 70 همراه با دوستاني شاغل در دفاتر روابط عمومي سازمان ها به تاسيس و توسعه انجمن روابط عمومي و سپس انجمن متخصصان روابط عمومي اهتمام ورزيد. اين استاد پيشکسوت در دهه هاي 70 و 80 شمسي سال هايي را به امر تدريس دروس نظري و عملي روابط عمومي در دانشگاه آزاد اسلامي و نيز دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبايي تهران اشتغال داشت و همچنين با ارائه مقالات و سخنراني هاي بديع و کاربردي در بسياري از سمينارها و همايش هاي ذيربط فعالانه شرکت نمود.حاصل يک عمر تحصيل و تجربه استاد کاظم متولي نگارش و چاپ بيش از يکصد مقاله در مباحث مختلف ارتباطات و روابط عمومي در نشريات تخصصي و عمومي و نيز نشر کتاب ارزشمند با عنوان:
1- روابط عمومي و تبليغات
2- کارکردهاي روابط عمومي


3- افکار عمومي و شيوه هاي اقناع مي باشد که در نزد صاحب نظران و کارشناسان فهيم ارتباطات به عنوان منابعي ماندگار پرفايده مشهور است. از ويژگي هاي آثار استاد کاظم متولي ارائه نکات بديع و نظريه پردازي هاي جديد سازگار با فرهنگ ايراني است. گفت و گو با اين پيشکسوت روابط عمومي از نظر مي گذرد:

تاکنون تعاريف متعددي از روابط عمومي شده است. از نظر جنابعالي روابط عمومي بويژه با توجه به مختصات و مقتضيات جامعه ما چه تعريفي دارد؟
تاکنون در وجه تسميه و تعريف ((روابط عمومي)) در کتاب ها و جزوات درسي مطالب و عباراتي آمده است که مانند هر تعريفي در هر موضوعي در برگيرنده همه مفاهيم و عناصر و عوامل ذهني و عيني آن نبوده اند. اصولا تعريف موضوعات کار ساده اي نيست بخصوص درباره مباحثي که در حوزه علوم انساني قرار دارند. اگر شما تعريف کامل و جامعي از هنر، ادبيات، فرهنگ، فلسفه، سياست و… پيدا کرديد لابد به تعريف معتبري از ((روابط عمومي)) نيز خواهيد رسيد و اين از نقصان توانايي تشخيص و تحقيق پزوهشگران نيست بلکه نشان از اهميت و وسعت مفاهيم و فراواني ارتباطات پيچيده معارف بشري در لغات و اصطلاحات دارد. با اين همه, در تعريف موضوعات, معمول چنين است که به هر حال عباراتي که نزديکتر و مناسبتر به موارد مورد بحث است عنوان مي شود، در اين مقطع نيز همين شيوه ملحوظ مي گردد. از نظر من روابط عمومي عبارت است از ((ابلاغ اطلاعات واقعي موسسه به مخاطبين ذيربط و کسب نظريات آنها به منظور ايجاد حسن تفاهم)). روابط عمومي دو وظيفه اساسي دارد که عبارتند از ارسال و دريافت پيام هاي واقعي و هدف از انجام آنها نيز وصول به آگاهي هاي متقابل است. روابط عمومي بر شانه راست بار ((اقناع)) و بر شانه چپ خود ((ترغيب)) را حمل مي کند. حوزه و حيطه عمل او احساسات و عاطفه ها و در يک کلام افکار عمومي است. روابط عمومي هم دانش است و هم هنر و چون الزاما بنابر وظيفه خود بايد پيراسته از هر گونه دغل و ناراستي باشد، لذا مسئول اداره آن ناگزير بايد دانشمند، هنرور و معتمد باشد.

 نقش روابط عمومي را درتحقق اهداف مصوب موسسات در چه حوزه ها و زمينه هايي متصور مي توان شد؟
به اعتقاد من براي روابط عمومي ها بطور عام مي توان وظايف مهم و خطيري را در نظر آورد.
1- از طريق روابط عمومي نقاط ضعف اجرايي در زمينه هاي فني، اداري و توليد و توزيع و ساير جهات مربوط آشکار مي شود.
2- دلايل وانگيزه هاي واقعي بيروني و دروني تعلل و رکود و توقف شناخته مي شود.
3- از وقوع بسياري از ناهنجاري ها و معضلات محتمل پيشگيري به عمل مي آيد.
4- وجه ديگر فعاليت هاي روابط عمومي زدودن غبار فراموشي و انزوا و گمنامي از پيکره ي موسسه و شفاف نمودن و متبلور ساختن دايمي و مستمر آن در قلمرو حيات اجتماعي، اقتصادي موجود است.

شما در مصاحبه هايي ديگري که پيش ازاين انجام داده بوديد انتقاد سختي به واژه ” مهندسي افکار عمومي” وارد کرده بوديد. افکار عمومي از نگاه شما در برگيرنده چه مولفه ها يي است؟
روابط عمومي مهندسي افکار نيست. اين اصطلاحي اشتباه است که مغاير با روح روابط عمومي است مهندسي افکار، کاري بود که دستگاههاي تبليغاتي هيتلر انجام ميدادند. هجوم به افکار عمومي از مهندسي افکار انبساط ميشود، در حالي که روابط عمومي همدلي و همراهي است. بطور کلي هر گروه و دسته و جامعه و حتي فرد براي ايجاد جاذبيت و تداوم و پيشرفت کار و هدف و جلوگيري از عقب ماندگي، رکود، ورشکستگي و انزوا به افکار عمومي مساعد و مثبت نيازمند است. افکار عمومي مجموعه اي پيچيده و بغرنج است که در اکثر موارد حالتي تاريک روشن و مه آلود و مبهم دارد و گاه چون ماهي لغزنده است. قضاوت ذهني افراد در ساخت و ساز افکار عمومي نقش زير سازي و ابتدايي را ايفا مي کند. ابتدا با تکيه بر پيش زمينه ها و آگاهي هاي انباشته شده در اذهان خود به قضاوت مي پردازند. اين قضاوت ها با توجه به توانمندي هاي موضوع هاي مطروحه و مايع هاي ذهني ميتواند آشنا و سازگار با پيش فرض هاي قبلي يا نو و غير مترقبه باشد. در هر حال قضاوت هايي صورت مي گيرد. همراه با اين داوري احساساتي مانند تحسين، شادي، نفرت و خشم بوجود مي آيد که مبتني بر قضاوت هايي است که به عمل آمده، اين احساسات برآمده از قضاوت هاي قبلي گرايش هايي را توليد ميکند که افکار عمومي ميناميم. با اين توضيحات اينک به تعريفي از افکار عمومي ميپردازيم که گمان مي برد گوياي ماهيت آنست. افکار عمومي عبارت است از ((مجموعه گرايش هاي ذهني افراد يک واحد اجتماعي نسبت به موضوعات مطروحه)).

به نظر شما عوامل و شرايط موثر در ساخت و پرداخت افکار عمومي کدام است؟
نخست نفع شخصي است.منظور از ((نفع)) جهات مختلف مادي و معنوي آنست. دامنه سود خواهي و خودخواهي و خود بيني انسان ها به قدري گسترده است که مي توان بطور کلي انسان را همه چيز خواه و سيري ناپذير دانست منفعت خواهي در ذات و طبيعت و غريزه ي انسان ها نهفته است و اين امر بديهي و قطعي است. نفع طلبي متنوع، ملموس و محسوس، ناپيدا و مخفي و گاه نزديک بين و گاه دوربين است و در يک کلام هزار چهره است. ميزان نفوذ در افکار عمومي بستگي دارد به ارزيابي ذهني افراد از مقدار منافعي که با قبول يا رد پيام وارده براي خود پيش بيني مي کنند. واژه هاي نفع، سود، بهره بيشتر و بعد مادي قضايا را تداعي مي کنند و در صورتي که ابعاد غيرمادي اما معتبري چون شهرت خواهي، مقام پرستي، مطلوب جلوه کردن احترام طلبي و موارد مشابه جايگاه محکمي در حس نفع طلبي انسان ها دارد. در اين جا بايد ناگزير به مقطعي از استثاء هاي مبحث فوق اشاره کنيم و آن مقوله هاي ايثار و گذشت هاي شگفت انگيز و غرور آفرين آرماني و عرفاني بعضي از انسان هاي ممتاز تاريخ است که خوشبختانه نمونه هاي آن کم نيست. دوم گروه هاي سني را مي توان نام برد. شاخص سن افراد در طرز تلقي آن ها از رويداد ها يک عامل واضح است. ساختار هاي جسمي و رواني گروه کودکان، جوانان، ميانسالان و پيران متفاوت است، لذا شکل گيري افکار عمومي به اقتضاي سنين مختلف آن ها هماهنگ مي شود. پيام واحد براي گروه هاي سني مختلف تاثيرات متفاوت خواهد داشت فرضا دعوت به تماشاي يک مسابقه ي ورزشي گروه جوانان را بيشتر تحت تاثير و پذيرش قرار خواهد داد. سوم گروه هاي جنسي هستند. زنان و مردان در مقابل بسياري از اصول و مباني حيات اجتماعي واکنش هاي يکساني دارند و در نوع تلقي آن ها از مسائل زندگي تفاوت هاي آشکاري وجود ندارند. به هر حال در بعضي شيوه هاي رفتاري و زيستي آن ها تفاوت هايي غريزي و طبيعي وجود دارد، لذا سزاوار است تا در بررسي افکار عمومي عامل جنسيت نيز ملحوظ گردد. به عنوان مثال مقالات و گزارش هاي مربوط به مسائل آرايشي، يقينا توجه خانم ها را بيشتر جلب مي کند. تحصيلکرده ها، اوضاع اقليمي، اوضاع اقتصادي و چگونگي معشيت، تعلقات مذهبي و قومي و همچنين روشنفکران را مي توان در زمره اين عوامل قلمداد کرد چرا که مسائل و حوادث و قضايايي اجتماعي که توجه عامه را به خود جلب مي کند خصلتا داراي پيچ و خم و زير و بم و ابعاد و جهات مختلف است و اغلب مورد تفاسير و تعابير ناهمگون قرار مي گيرد. در اينجا ست که قاعدتا داوري ها و روشنگري هاي روشنفکران در رفع ابهامات و ترديدات گروه هاي عمده اي از مردم نقش والايي را ايفا مي کند. حيطه اثر نفوذ روشنفکران در افکار عمومي گروه و دسته اي کوچک در مسائل معمولي روزمره محلي و منطقه اي است و گاه بحدي است که آن ها را در جايگاه رهبران فکري ملت ها قرار مي دهد.

به غير از عواملي که در ساخت افکار عمومي نقش دارند به چه مواردي ديگري مي توان پرداخت؟
حاکميت، مجموعه اي که بنام رژيم، دولت، حکومت، نظام خوانده مي شود اجمالا حاکميت مي ناميم. بيشترين ارتباطات ذهني افراد جوامع به نوعي با جلوه ها و نمودهاي حاکميت ها برقرار مي شود. هر چقدر عملکردهاي حاکميت همسو و هماهنگ با خواسته ها و انتظارات مردم باشد پشتيباني و حمايت افکار عمومي بيشتر جلب و جذب خواهد شد. مقوله آزادي بعنوان امري اجتناب ناپذير و مقدس تقريبا مورد قبول و احترام کليه کشورها و احزاب و جمعيت ها با ايدئولوژي هاي متضاد مي باشد. تقدس جهاني آزادي بحدي است که کشورها و جوامع بسته و استبدادي کوشش مي کنند تا اقدامات سرکوب گرانه و خشن و غير انساني معموله را مخفي و پوشيده نگاه دارند و ايجاد محدوديت ها و مقررات ايذائي را بنحوي توجيه و تاويل کنند. اين نتيجه در اذهان عمومي بويژه مردم جهان سوم جاي گرفته است که مفهوم آزادي با مفاهيم عدالت، رفاه اجتماعي، توسعه اقتصادي و فرهنگي عجين است و تفکيک ناپذير.
آزادي في نفسه دانش و فن و متاع خاصي بلکه فرصت و زمينه و فضا و ميدان مناسب و مساعدي است که باعث شکوفايي استعدادها و نمود بروز روند طبيعي تحرکات انديشه بشري مي شود. افکار عمومي در مقابل رويدادها تنها در بستر پرنعمت آزادي است که هويت واقعي خود را آشکار مي کند. تجدد طلبي و دگرگوني خواهي و تازه جويي از مباحث بسيار مهم روانشناسي و جامعه شناسي است که در بررسي مبحث افکار عمومي توجه به ظرايف و دقايق آن شايان توجه است. نکته جالب اينکه انسان نه تنها براي رفع حاجات و مشکلات و دفع خطرات، خود را ملزم به دستيابي به شرايط بهتر و ابزار و وسايل جديد و ضروري مي داند بلکه براي تفنن و سرگرمي و ارضاء حس کنجکاوي و موارد ظاهرا غيرضروري نيز تلاش مي کند و از صرف مال و وقت خود دريغ ندارد.

جنابعالي براي رسانه هاي گروهي چه نقش و جايگاهي در کنار ساير عواملي که ذکر کرديد قايل هستيد؟
نفوذ شديد و شگرف رسانه هاي گروهي بر اذهان عمومي واقعيتي است آشکار. سپاهي عظيم از خبرنگاران و روزنامه نويسان و متخصصين فني و هنري و حجمي سنگين از دستگاه هاي چاپ و تکثير و شمار فراواني از وسايل حمل و نقل و توزيع و سازمان هاي عريض و بزرگ خبرنگاري ها و وسايل مخابراتي بزرگ و کوچک از تلفن گرفته تا ماهواره هاي فضايي همه و همه در کارند تا در حرکتي شتاب آلود که پيام هاي وارده را به مغز انسان ها برساند و بدينوسيله افکار عمومي را تحت شرايطي متاثر سازد.
تعداد افزون تري از گروه هاي اجتماعي ترجيح مي دهند دريافت کننده ي خوب از تلويزيون باشند. جذابيت هاي هنري و آرايش هاي جنبي و قدرت بيشتر انتشار جزئيات وقايع موجب رغبت و توجه بيشتر در مخاطبين مي شود. گاه بيننده مي تواند جزئيات برگزاري مراسمي را حتي بيشتر و بهتر از شاهد عيني بودن خود از صفحه ي تلويزيون تماشا کند. بهره گيري از اين وسيله مدرن فراگير و موثر براي نفوذ در افکار عمومي مستلزم رعايت نکات بسياري است.
گسترده ي تاثير گذاري ادبيات و هنرها در افکار عمومي از ايجاد سرگرمي و تفنن تا بروز تحولات بزرگ سياسي و اجتماعي را شامل مي گردد. يک شعر، فيلم، قصه، تابلو که با مفهوم عالي انساني و با ظرايف و دقايق فنون ساخته و پرداخته شده باشد مي تواند در عمق انديشه ها و احساس مخاطبين نفوذ کند و در شکل گيري تمايل ها و باورها و يا تغيير ديدگاه ها و جبجايي ارزش ها و درنگ در يقين ها موثر و کارساز باشد.
به شهادت تاريخ از عوامل مهم بيداري ملت ها و ايجاد تحولات اجتماعي، سياسي و وقوع انقلابات بزرگ فرانسه، روسيه، ايران و ساير خيزش ها و جوشش هاي اجتماعي در مناطق کوچک و بزرگ جهان خطابه ها، شعر،ها، رمان ها، و مقالات خطبا، شعرا و نويسندگان بوده است.

از نظر شما در روابط رسانه اي روابط عمومي هاي کشور ما چه شرايط و فضايي حاکم است؟ آيا صرف ارتباط با مخاطبان سازمان از طريق رسانه ها به اعتقاد شما متضمن ايفاي نقش واقعي روابط عمومي هاي کشور ما خواهد بود؟
در آمريکا اين «ايويلي» بود که تابلو اداره اطلاعات و مطبوعات را با تابلوي روابط عمومي عوض کرد. اما کمتر از خودمان پرسيدهايم که چرا و به چه علت اين کار را انجام داد. در حالي که دامنه اغتشاشات و آشوبهاي اجتماعي در کشور آمريکا روندي رو به تزايد داشت و سازمان ها و نهادهاي دولتي و خصوصي دليل آن را نميدانستند، ايوي لي خيلي زود متوجه شد که صرف وجود کانال ارتباطي مردم با دولت از طريق اداره اطلاعات و مطبوعات ناقص است. در آن دوره اخبار و اطلاعاتي که فقط رنگ و بوي تبليغاتي داشتند به روزنامهها داده ميشد و ديگر هيچ. در حالي که اقدامات و کارهاي بزرگي توسط سازمانها انجام ميگرفت، اما مردم آن ها را نميديدند. تنها اخبار مثبت و آغشته به نگاههاي تبليغي بود که در مطبوعات منعکس ميشد.

اي وي لي خبرنگار اقتصادي بود و با فهم و شعور بالايي که داشت فهميد که کانال ارتباطي با مردم مشکل دارد و گفت: ما به روابط عمومي نيازمنديم تا عدم تفاهم و سوءتفاهم را از بين ببريم. او به شدت مشغول تغيير و تحول در سازمان شد و معتقد بود در کنار آنکه سازمان بايد از حق و حقوق خود دفاع کند، لازم است تا حق و حقوقي را براي شهروندان در نظر بگيرد. ابتدا در محل کار خود که بزرگترين شرکت راهآهن نيويورک بود، حرکتهاي انقلابي خود را آغاز کرد و مديران را متقاعد کرد ابزار و امکانات درخواستي او را فراهم کنند. نامهاي چندخطي نوشت و اسمش را گذاشت بيانيه اصول که همچنان براي آيندگان راهگشا و پابرجاست.

به مطبوعات گفت: داستان به گونهاي ديگر رقم خورده است. ارتباط ما با شما تغيير کرده است. ايمان داشته باشيد هرآنچه برايتان ارسال مي کنيم با توجه به اصول حرفهاي چيزي جز واقعيت نيست و اغوا و تبليغ نخواهد بود. اگر بخواهم تبليغ کنيم، بايد در بخش جداگانهاي با عنوان آگهي بياوريد و از بخش اخبار جدا کنيد. هنوز که هنوز است پايين صفحات روزنامهها محل درج آگهي است و بخشهاي خبري در بالاي صفحه درج ميشود.

ايويلي تاکيد کرد در بخش آگهي کسي تضمين نميکند که اطلاعات، حقيقت محض باشد، اما در بخش اخبار همه چيز مبتني بر صداقت خواهد بود. مرز باريکي ميان آگهي تجاري و سياسي و خبر وجود دارد که مانند يک برگ با اندکي تغيير، از اين رو به آن رو خواهد شد. ايويلي جلسات هفتگي مديران با يکديگر، مديران با کارکنان و مردم با مديران را برگزار کرد. برنامه بازديدهاي دانشآموزي و ساير اقشار جامعه را فراهم کرد تا از نزديک با روند فعاليتهاي سازمان آشنا شوند. مردم ميآمدند و از نزديک مشاهده ميکردند فعاليتها و اقدامات شگرفي در حال انجام است. او وظايف متعدد ديگري را براي روابط عمومي تعريف کرد و آرام آرام ساير سازمانهاي آمريکايي با دعوت از او براي بيان آنچه که در شرکت راهآهن انجام داده، به تحولات مثبت پيوستند. بنابراين نظير اداره اطلاعات و مطبوعات آمريکا قبل از تغيير آن به روابط عمومي، در کشور ايران در سال 1320 وجود داشت.

جنابعالي به عنوان نخستين گروه از فارغ التحصيلان اين رشته چگونه و در کجا وارد بازار کار شديد؟
من زماني که در وزارت کشور مشغول کار بودم، تازه اداره اطلاعات و ارتباطات به روابط عمومي تغيير نام داده بود اما بايد پرسيد آيا با تغيير نام اين اداره، ماهيت فعاليتها نيز دگرگون شد؟ متاسفانه بايد بگويم خير، فقط يک تابلو عوض شد. با همان نيروي انساني و با همان شرح وظايف. بنابراين گسست و فاصله ميان مردم و دولت برطرف نشد. بنابراين بايد روند نهاديه شدن روابط عمومي در کشور را با توجه به فضاي فرهنگي و اجتماعي جامعه مورد بررسي قرار دهيم. تا زماني که فرهنگ پاسخگويي وجود نداشته باشد، آنلاين شدن و الکترونيکي شدن و استفاده از ابزارهاي نوين دردي را دوا نخواهد کرد.

گاهي فراموش ميکنيم هدف روابط عمومي چيست؟ تعاريف زيادي از آن شده است، اما تعريفي را که من ارائه ميدهم، ثمره سالها فکر و انديشه است که پشت هر واژه آن دريايي از مفاهيم نشسته است. روابط عمومي در تعريف من همانگونه که ذکر کردم عبارت است از: ابلاغ اطلاعات واقعي موسسه به مخاطبان ذي ربط و کسب نظريات آن ها به منظور ايجاد حسن تفاهم. در بخش اول وظيفه روابط عمومي، اطلاعيابي و اطلاعرساني واقعي است.

اگر واقعي نباشد، چرخه فعاليتهاي روابط عمومي، غيرحرفه اي و غيراستاندارد است. در روابط عمومي خبري از دروغ و اغوا نيست. اگر جز اين عمل کنيم، مردم بياعتماد ميشوند و نقطه سياهي حک مي شود. ايويلي با صداقت و رو راستي وارد ميدان شد و تلاش زيادي کرد تا اعتماد مخاطبان را کسب کند. خوشبختترين انسانها کساني هستند که با شريک زندگي خود تفاهم دارند. تفاهم يعني چه؟ ايجاد تفاهم به محوريت صداقت استوار ميشود. صرفا با ارسال خبر اتفاق نميافتد، بلکه با بازديدها، پوسترها، بروشورهاي خوب و سلسله اقدامات ديگر امکان پذير است. بايد پاسخگو بود. براي ارائه يک پوستر خوب مجموعه اي از انسانهايي که جامعه شناس، روانشناس و مردمشناس هستند، بايد نظر دهند و به طراح بسپارند که چه ميخواهند. اين گونه پوسترها هستند که ماندگار هستند و اثرگذار ميشوند. به هر حال نهاد روابط عمومي در کشور را متناسب با فرهنگ حاکم بايد ارزيابي کنيم. فرهنگ پاسخگويي به مخاطب متاسفانه هنوز در شرايط ايدهآل نيست هر چند معتقدم در آينده اوضاع بهتر ميشود.

به عنوان مثال با کمک يکي از دانشجويان، نامهاي براي 10 وزارتخانه و سازمان نوشتيم و در آن نامه قيد کرديم که ما از اتفاق ناخوشايند اختلاس در سازمان شما آگاهي پيدا کرده و قصد داريم جلو ضرر به بيتالمال را با کمک شما بگيريم. 70 نامه را در 70 صندوق دريافت پيشنهادها و انتقادها و ارتباط مستقيم با مدير سازمان با قيد شماره تلفن انداختيم. خبري نشد. ماهها بعد زنگ تلفن به صدا درآمد. کسي از پشت خط گفت: از صندوق نامه، شما را پيدا کرده ايم. جريان چيست؟ گفتم خدا پدرت را بيامرزد تو تنها کسي بودي که بعد از گذشت چهارماه زنگ زدي. خبري نيست. حالا همچنان همان فرهنگ حاکم است. به مدير روابط عمومي سازمان ايميل زديم، اما کوچکترين خبري نشد. از اين لاين به آن لاين شدنها بدون توجه به مقوله پاسخگو بودن بي فايده است.

آينده و مسير حرکت روابط عمومي در کشور را چگونه پيش بيني مي کنيد؟
به هر تقدير گمان غالب من اين است که با تکامل اجتماعي که داريم و ترقي در افکار و پيدايش فضاهاي مناسبتر، روابط عمومي به ماهيت و کارکردهاي واقعياش نزديک مي شود. روابط عمومي واقعي و اخلاقيات تفکيک ناپذيرند. در حرفه روابط عمومي، هنر، دانش و مهارت در کنار اخلاق معنا مييابد و مهم تراز همه اينکه هميشه به خاطر داشته باشيم روابط عمومي کار عاشقانه است. روابط عمومي عشق است.

برچسب ها
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *